تفاوت توده های پستان خوش خیم و بدخیم در تصویربرداری چیست؟

به گزارش عکس پارسی، وقتی گزارش ماموگرافی یا سونوگرافی به دست بیمار می رسد، نگاهش به چند واژه کلیدی گره می خورد: توده، مشکوک، خوش خیم، احتیاج به پیگیری. این کلمات ساده می توانند چند هفته خیال را آرام نمایند یا برعکس، موجی از اضطراب را به راه بیندازند. واقعیت این است که بیشتر توده هایی که در غربالگری دیده می شوند، خوش خیم هستند. اما از بیرون، همه چیز شبیه یک تصویر خاکستری است و تشخیص تفاوت ها کاری تخصصی به نظر می رسد.

تفاوت توده های پستان خوش خیم و بدخیم در تصویربرداری چیست؟

تصویربرداری پستان مثل گفت وگو با بافت های بدن است. هر توده، زبان و شکل خاصی دارد. بعضی ها لبه های صاف و محبت آمیز دارند. بعضی ها گوشه های نامنظم، سایه های دندانه دار و حالت هایی که رادیولوژیست را محتاط می نماید. همین نشانه ها به پزشک می گویند که آیا باید فقط صبر کنیم، یا بهتر است گام بعدی یعنی بیوپسی انجام شود.

در این میان سوءبرداشت ها هم زیادند. گاهی تصور می شود هر چیزی که کلسیم داشته باشد بدخیم است. یا هر توده ای که درد ندارد، خطرناک تر است. بسیاری از این برداشت ها ریشه در تجربه های پراکنده و روایت های ترسناک دارند، نه در منطق تصویربرداری.

این مقاله کوششی است برای روشن تر تماشا همین تفاوت ها. از زبان ساده استفاده می کنیم اما دقت علمی را حفظ می کنیم. مسیر ما از شکل و حاشیه توده ها شروع می شود، به الگوهای کلسیفیکاسیون، تفاوت ماموگرافی و سونوگرافی، و در نهایت مفهومی می رسد که رادیولوژیست ها آن را مثل قطب نما به کار می برند: دسته بندی BI-RADS. وقتی این نشانه ها را بشناسیم، فهم گزارش ها کمتر رازآلود می شود و تصمیم ها معقول تر و آرام تر گرفته می شوند.

در طول متن، نمونه های و سناریوهای ساده را مرور می کنیم تا ببینیم چرا گاهی پزشک فقط پیگیری را پیشنهاد می دهد و چرا در مواقعی تاکید می نماید این مورد بهتر است بیوپسی شود. هدف این است که تفاوت توده های خوش خیم و بدخیم را نه به شکل ترسناک، بلکه به صورت قابل فهم و عملی ببینیم.

1- شکل و حاشیه توده ها در ماموگرافی

اولین چیزی که چشم رادیولوژیست را می گیرد، شکل توده است. توده های خوش خیم معمولا مدور یا بیضی و با حاشیه های واضح دیده می شوند. گویی مرزی روشن میان توده و بافت طبیعی وجود دارد. فیبروآدنوم ها نمونه ای آشنا هستند که غالبا چنین ظاهری دارند. این توده ها با رشد آرام و قابل پیش بینی خود، در بسیاری از خانم های جوان دیده می شوند و بیشتر وقت ها فقط احتیاج به پیگیری دوره ای دارند.

در مقابل، توده های بدخیم تمایل دارند مرزها را محو نمایند. حاشیه های نامنظم، دندانه دار یا حالتی که به بیرون شتا به می نماید، برای پزشک هشداردهنده است. علت علمی آن هم ساده است. رشد بی قاعده سلول های سرطانی نظم بافت را بر هم می زند و خطوط را شکسته می نماید. با این حال، باید محتاط بود. هر حاشیه نامنظم، الزاماً بدخیم نیست. التهاب ها و اسکارهای قدیمی هم گاهی تصویر شبیه به توده بدخیم ایجاد می نمایند.

یکی از سوءبرداشت های رایج این است که توده های خطرناک همیشه بزرگ هستند. واقعیت برعکس است. توده های کوچک با حاشیه های مشکوک می توانند اهمیت بیشتری داشته باشند. اینجاست که تجربه رادیولوژیست و مقایسه با تصاویر قبلی، نقش معین نماینده پیدا می نماید. اگر ظاهر یک توده در گذر زمان ثابت بماند، احتمال خوش خیمی بیشتر می شود. اما تغییرات سریع یا واضح، معمولا ما را به سمت آنالیز دقیق تر هدایت می نماید.

2- کلسیفیکاسیون ها: همیشه نشانه خطر نیستند

کلسیفیکاسیون ها یا رسوبات کوچک کلسیم در پستان، روی ماموگرافی مانند نقطه های سفید دیده می شوند. اگر کسی تنها از دور به تصاویر نگاه کند، شاید فکر کند هرچه سفیدتر، خطرناک تر. در حالی که بیشتر کلسیفیکاسیون ها کاملا خوش خیم اند. آنها نتیجه فرایندهای عادی مانند افزایش سن، تغییرات پس از شیردهی یا حتی بهبود زخم های کوچک هستند.

اما رادیولوژیست به الگوها دقت می نماید. کلسیفیکاسیون های درشت، گرد و پراکنده معمولا نگرانی ایجاد نمی نمایند. در مقابل، ریز و پرشمار بودن، تجمع در یک ناحیه محدود یا شکل های نامنظم می توانند معنا داشته باشند. گاهی این الگوها شبیه رد پایی هستند که به سمت یک ناحیه خاص اشاره می نمایند و پزشک را متوجه رشد غیرطبیعی می سازند.

در گذشته، هر کلسیفیکاسیونی باعث بیوپسی می شد. با گذشت زمان و افزایش قدرت دستگاه ها، متوجه شدیم بسیاری از این نمونه برداری ها غیرضروری بوده است. امروز، با تکیه بر الگو و محل کلسیفیکاسیون، تصمیم ها دقیق تر گرفته می شوند. این پیشرفت نه فقط علمی، بلکه انسانی است. زیرا از استرس، بیوپسی های اضافی و هزینه های غیرضروری جلوگیری می نماید.

نکته مهم برای بیماران این است که بدانند تماشا کلسیم به تنهایی تشخیص نیست. ترکیب آن با سایر نشانه ها و مقایسه با تصاویر قبلی است که معنای واقعی را تعیین می نماید.

3- نقش سونوگرافی: نگاه از زاویه ای دیگر

ماموگرافی تصویر کلی می دهد، اما سونوگرافی جزئیات متفاوتی را نشان می دهد. وقتی رادیولوژیست سونوگرافی انجام می دهد، به عمق، یکنواختی و بازتاب امواج از داخل توده توجه می نماید. کیست ها، یعنی کیسه های پر از مایع، معمولا تصویر شفاف و یکنواختی دارند. پشت آنها هاله ای روشن دیده می شود که به آن تقویت آکوستیک می گویند. این ویژگی، علامتی دلگرم نماینده است.

توده های جامد، داستان دیگری دارند. اگر بافت داخل توده ناهمگن و سایه دار باشد، پزشک محتاط تر می شود، به خصوص اگر شکل و حاشیه هم مشکوک باشد. سونوگرافی بعلاوه یاری می نماید ارتباط توده با پوست، عضله و مجاری شیر بهتر دیده شود. گاهی تنها با همین اطلاعات تعیین می شود که چیزی که در ماموگرافی توده به نظر می رسید، در واقع همپوشانی ساده بافت ها بوده است.

یکی از مزیت های مهم سونوگرافی، هدایت بیوپسی است. وقتی تصمیم به نمونه برداری گرفته می شود، پزشک سوزن را با تصویر زنده هدایت می نماید تا بخش درست از توده برداشت شود. اینجا تفاوت یک تشخیص قطعی با یک حدس تصویری رقم می خورد.

با وجود این، سونوگرافی جایگزین ماموگرافی نیست. هر کدام به پرسش متفاوتی پاسخ می دهند. ترکیب این دو، تصویری کامل تر از واقعیت می دهد و احتمال تشخیص دیرهنگام را کم می نماید.

4- BI-RADS: زبانی مشترک میان پزشکان

وقتی گزارش تصویربرداری به دست پزشک می رسد، یک عدد یا عبارت خاص توجه را جلب می نماید: BI-RADS. این سیستم، زبان مشترک رادیولوژیست ها است تا بگویند یک یافته چقدر نگران نماینده است و چه پیگیری ای لازم دارد.

طبقه های پایین تر، مانند گروه های صفر تا دو، بیشتر به یافته های احتیاجمند توضیح یا موارد خوش خیم اشاره دارند. در این محدوده ممکن است فقط پیگیری معمول پیشنهاد شود. با بالا رفتن عدد، احتمال بدخیمی بیشتر می شود و گاهی بیوپسی توصیه می شود. نکته مهم این است که BI-RADS یک حکم قطعی نیست. بلکه راهنمای تصمیم گیری است تا همه تیم درمان، از پزشک خانواده تا جراح و رادیولوژیست، بر اساس یک زبان واحد صحبت نمایند.

این نظام طبقه بندی نتیجه سال ها تجربه و یادگیری از اشتباهات گذشته است. زمانی هر مرکز درمانی با اصطلاحات مخصوص خود گزارش می نوشت و بیماران میان نظرهای متفاوت سرگردان می شدند. امروزه، وقتی بیمار از مرکزی به مرکز دیگر ارجاع می شود، BI-RADS یاری می نماید مسیر تشخیص منقطع نشود.

برای بیمار هم دانستن معنای کلی این طبقه ها آرامش بخش است. وقتی می دانیم چرا پزشک صبر و پیگیری را ترجیح می دهد، بهتر همراهی می کنیم. و اگر جایی بیوپسی ضروری شد، این تصمیم، ناگهانی و ترسناک به نظر نمی رسد.

5- نقش MRI پستان: وقتی جزئیات ریزتر اهمیت پیدا می نماید

MRI پستان زمانی وارد ماجرا می شود که پزشک به پاسخ هایی دقیق تر احتیاج دارد. این روش به یاری ماده حاجب، الگوی خون رسانی توده را آنالیز می نماید. ضایعات بدخیم معمولا ماده حاجب را سریع جذب، و سپس سریع تر از دست می دهند. این تغییرات زمانی، سرنخ مهمی درباره رفتار بافت می دهد.

MRI برای همه لازم نیست. استفاده بی مورد آن پیغامدهایی دارد. ممکن است ضایعات کوچک و بی خطر دیده شوند که در نهایت بیمار را به سمت بیوپسی های غیرضروری ببرند. بنابراین، MRI بیشتر در کسانی توصیه می شود که خطر بالاتری دارند، یا زمانی که ماموگرافی و سونوگرافی تصویر قانع نماینده ای ارائه نمی دهند.

یکی از کاربردهای مهم MRI، ارزیابی دامنه واقعی بیماری در افراد مبتلا به سرطان اثبات شده است. گاهی توده اصلی در ماموگرافی کوچک به نظر می رسد، اما MRI ضایعات همراه را نشان می دهد و برنامه جراحی را تغییر می دهد. بعلاوه در خانم هایی که بافت پستان متراکم دارند، MRI می تواند مکملی قدرتمند باشد.

با این حال باید یادمان بماند که MRI هم خطاپذیر است. تصویر زیبا، مساوی با حقیقت مطلق نیست. همیشه نتیجه MRI باید کنار معاینه، توضیح حال و دیگر تصویربرداری ها قرار گیرد. پزشکی امروز هنر کنار هم گذاشتن شواهد است، نه تکیه بر یک تصویر تنها.

6- مثال های بالینی: چرا گاهی صبر برترین تصمیم است؟

فرض کنید خانمی 35 ساله با توده ای کوچک در پستان مراجعه می نماید. سونوگرافی نشان می دهد توده ای بیضی شکل با حاشیه صاف و الگوی کاملا یکنواخت وجود دارد. در چنین شرایطی، برترین اقدام معمولا پیگیری چندماهه است. زیرا رفتار تصویر، بیشتر به یک ضایعه خوش خیم شبیه است. بیوپسی در این مرحله چیزی جز اضطراب و اسکار اضافه به همراه ندارد.

حالا سناریویی دیگر را تصور کنید. خانمی 55 ساله، بدون درد و بدون علامت، در غربالگری معمول ماموگرافی شرکت نموده است. در تصویر، ناحیه ای نامنظم با کلسیفیکاسیون های ریز خوشه ای دیده می شود. حتی اگر معاینه طبیعی باشد، پزشک نمونه برداری را توصیه می نماید. چون الگوی تصویر، پیغام متفاوتی می دهد. این همان نقطه ای است که علم تصویربرداری به ما یاری می نماید قبل از بروز توده قابل لمس، بیماری را پیدا کنیم.

گاهی شرایط، پیچیده تر می شود. مثلا توده ای ظاهر خوش خیم دارد اما نسبت به سال قبل کمی بزرگ تر شده است. همین تغییر ظریف می تواند تفسیر را عوض کند. رشد، حتی اگر آهسته باشد، باید جدی گرفته شود. اینجا اهمیت آرشیو تصاویر قبلی آشکار می شود. پیگیری های منظم، به پزشک اجازه می دهد روند را ببیند، نه فقط یک عکس ثابت را.

این مثال ها نشان می دهند چرا پاسخ پزشکان همیشه یکسان نیست. تصمیم نهایی حاصل ترکیب سن، سابقه خانوادگی، ظاهر تصویر و تغییرات در گذر زمان است. گاهی صبر علمی، از هر اقدام تهاجمی عاقلانه تر است.

7- خطاهای رایج در برداشت بیماران از گزارش ها

یکی از چالش های امروزی، خواندن مستقیم گزارش ها به وسیله بیماران است. دسترسی آزاد به اطلاعات خوب است، اما سوءبرداشت ها هم بیشتر می شود. برای نمونه، بسیاری از افراد تصور می نمایند BI-RADS 3 یعنی خطر قریب الوقوع. در حالی که این عدد بیشتر به معنای احتمال بسیار بالای خوش خیمی و احتیاج به پیگیری کوتاه مدت است.

اشتباه رایج دیگر، گره زدن درد به سرطان است. بیشتر سرطان های پستان بدون درد هستند. در مقابل، بسیاری از دردهای پستان به تغییرات هورمونی یا حتی مسائل عضلانی دیواره قفسه سینه مربوط می شوند. بنابراین وجود درد نه نشانه قطعی خطر است، نه معیار آرامش. معیار واقعی، تصویر و آنالیز بالینی است.

گاهی بیماران از عبارت هایی مانند ناتعیین یا احتمالا خوش خیم می ترسند. این واژه ها نتیجه یک نگاه محتاطانه است، نه نشانه بی اطلاعی. علم پزشکی به جای قطعیت های ساده، با احتمالات دقیق کار می نماید. ما می کوشیم احتمال را کاهش دهیم، نه اینکه وانمود کنیم هیچ عدم قطعیتی وجود ندارد.

اینجا نقش گفت وگو پررنگ می شود. توضیح دادن ساده و شفاف، استرس را کاهش می دهد. اگر جمله ای در گزارش مبهم است، پرسش کردن حق شماست. پزشک موظف است توضیح دهد چرا پیشنهاد پیگیری، بیوپسی یا حتی انجام ندادن آزمایش نو، منطقی تر است.

8- فراتر از تصویر: چرا بیوپسی هنوز معیار نهایی است؟

با وجود تمام پیشرفت ها، هیچ روش تصویربرداری ای جای بیوپسی را به طور کامل نگرفته است. تصویر می تواند احتمال را بالا ببرد یا کم کند، اما تشخیص قطعی احتیاج به آنالیز بافت زیر میکروسکوپ دارد. این واقعیت، تا حدودی به ساختار پیچیده پستان برمی شود. حتی ضایعات خوش خیم گاهی می توانند ظاهر فریبنده ای داشته باشند و برعکس.

بیوپسی های امروزی کمتر تهاجمی هستند. اغلب با سوزن و به صورت سرپایی انجام می شوند. سونوگرافی یا ماموگرافی روند حرکت سوزن را هدایت می نماید تا نمونه دقیقا از محل درست برداشته شود. بیشتر بیماران تنها کمی ناراحتی خفیف حس می نمایند و بعد از مدت کوتاهی به فعالیت روزمره برمی گردند.

یکی از نگرانی های طبیعی، پخش شدن سرطان با بیوپسی است. این باور، ریشه تاریخی دارد، اما در روش های استاندارد امروزی، شواهدی که این ترس را تایید کند وجود ندارد. بیوپسی نه تنها تشخیص را تعیین می نماید، بلکه مسیر درمان را هم هدفمند می نماید. بدون دانستن نوع دقیق بافت، تصمیم گیری درباره جراحی یا درمان دارویی، بیشتر به حدس شبیه می شود.

در نهایت باید به یک اصل ساده برگردیم. تصویربرداری، چراغ راه است. بیوپسی، پاسخ قطعی. وقتی این دو کنار هم قرار بگیرند، برترین شانس را برای تشخیص زودهنگام و درمان مؤثر به وجود می آورند.

9- چرا شناخت الگوهای کلسیفیکاسیون اهمیت دارد؟

گاهی چیزی که در ماموگرافی دیده می شود اصلا توده نیست، بلکه تجمع های بسیار ریز کلسیم هستند. این نقاط می توانند خوش خیم باشند. مثلا پس از التهاب یا تغییرات طبیعی بافتی دیده می شوند. در مقابل، بعضی الگوها مانند خوشه های نامنظم یا میله ای شکل، حساس تر هستند و احتیاج به آنالیز بیشتر دارند.

قدرت پزشک در این مرحله، در تشخیص الگو است. یعنی تماشا شکل، توزیع و روند تغییر این نقاط. اگر کلسیفیکاسیون ها سال ها ثابت بمانند، معمولا نگرانی کم است. اما تغییر ناگهانی یا افزایش تراکم، داستان را عوض می نماید. در چنین شرایطی، بیوپسی هدفمند می تواند خیال همه را راحت کند.

یکی از سوءبرداشت های همیشگی این است که هر نقطه سفید در ماموگرافی یعنی سرطان. واقعیت چنین نیست. بسیاری از زنان سال ها کلسیفیکاسیون های خوش خیم دارند و هرگز مسئله ای ایجاد نمی شود. کلید ماجرا، تفسیر درست است نه فقط تماشا تصویر.

شناخت این تفاوت ها یاری می نماید بیمار دچار ترس بی علت نشود. همین آگاهی، کیفیت تصمیم های درمانی را بهتر می نماید. پزشکی مدرن، بیش از هر چیز درباره تشخیص دقیق و کم کردن مداخلات غیرضروری است.

10- توده خوش خیم یا فیبروآدنوم: وقتی طبیعت بدن بزرگ نمایی می نماید

یکی از شایع ترین ضایعات خوش خیم، فیبروآدنوم است. معمولا در زنان جوان دیده می شود و اغلب حالت لاستیکی، متحرک و بدون درد دارد. در تصویربرداری، حاشیه ها معمولا صاف هستند. شکل بیضی یا گرد، همراه با ساختاری یکنواخت. چنین ظاهری معمولا اجازه می دهد بیمار با پیگیری دوره ای، بدون جراحی زندگی کند.

با این حال، گاهی فیبروآدنوم رشد می نماید یا ظاهرش کمی غیرمعمول می شود. در این شرایط پزشک ممکن است نمونه برداری را توصیه کند. این توصیه برای اطمینان است. نه به علت بدخیم بودن قطعی.

یک نکته مهم این است که وجود فیبروآدنوم به معنای افزایش چشمگیر خطر سرطان نیست. اما آشنایی با لمس طبیعی پستان، یاری می نماید هر تغییر تازه ای زودتر حس شود. بسیاری از زنان بعد از یادگیری معاینه منظم، آرامش بیشتری پیدا می نمایند. زیرا بین آنچه همیشه بوده و یک تغییر نو تفاوت می گذارند.

در این میان، گفت وگو درباره انتظارات هم مهم است. بعضی بیماران صرفا به خاطر نگرانی روانی، خواستار برداشتن ضایعه هستند. پزشک باید مزایا و پیغامدهای احتمالی اسکار را توضیح دهد تا تصمیم، آگاهانه و متعادل باشد.

11- ضایعات بدخیم: نشانه هایی که نباید نادیده بمانند

ضایعات بدخیم اغلب با حاشیه های نامنظم دیده می شوند. گاهی شبیه شاخه هایی هستند که به اطراف نفوذ می نمایند. این نفوذپذیری، به علت رشد سلول ها در بافت های مجاور است. در سونوگرافی، ناهمگنی و سایه آکوستیک می تواند سرنخ بدهد. در ماموگرافی، تغییر شکل معماری بافت یا کشیده شدن پوست، اهمیت دارد.

اما حتی این نشانه ها هم همیشه قطعی نیستند. بعضی سرطان ها ظاهر ملایم دارند. درست به همین علت است که الگوریتم های استاندارد مانند BI-RADS طراحی شده اند تا گزارش ها را قابل مقایسه نمایند. هدف، کاهش تفسیرهای شخصی است.

نکته مهم دیگر: بسیاری از سرطان ها سال ها بی علامت اند. نه درد دارند نه ترشح. این واقعیت، ارزش غربالگری را نشان می دهد. غربالگری اجازه می دهد بیماری پیش از توسعه تشخیص داده شود. همین تشخیص زودهنگام، شانس درمان موثر را بالا می برد.

در نهایت هیچ تصویری به تنهایی تصمیم گیرنده نیست. ترکیب داده ها، مسیر را روشن می نماید. پزشک با کنار هم گذاشتن سن بیمار، سابقه خانوادگی، ظاهر توده و نتایج بیوپسی، برترین برنامه را پیشنهاد می دهد.

12- آینده تصویربرداری پستان: از هوش مصنوعی تا شخصی سازی مراقبت

پیشرفت های نو، تصویربرداری را وارد دوره ای تازه نموده است. امروز نرم افزارهایی وجود دارند که به رادیولوژیست یاری می نمایند کانون های مشکوک را با دقت بیشتری ببینند. این ابزارها جایگزین پزشک نیستند. بلکه مانند یک همکار دقیق، خطر خطای انسانی را پایین می آورند.

در کنار آن، مفهوم غربالگری شخصی سازی شده در حال توسعه است. به جای توصیه یکسان برای همه، ترکیب ریسک ژنتیکی، سابقه خانوادگی و تراکم پستان، برنامه ای متناسب با هر فرد می سازد. در نتیجه، بعضی زنان به ماموگرافی ساده بسنده می نمایند. بعضی دیگر از MRI یا فواصل کوتاه تر پیگیری سود می برند.

چالش بزرگ آینده، حفظ تعادل است. یعنی استفاده هوشمندانه از تکنولوژی، بدون گرفتار شدن در دام آزمایش های غیرضروری. هر تکنولوژی نو، اگر بدون منطق استفاده شود، اضطراب و هزینه را بالا می برد. هدف واقعی، تشخیص زودتر در عین احترام به کیفیت زندگی بیمار است.

مسیر پیش رو امیدوارنماینده به نظر می رسد. علم، به سوی دقت بیشتر حرکت می نماید. اما همچنان گفت وگو شفاف میان پزشک و بیمار، قلب تصمیم گیری باقی می ماند.

جمع بندی پایانی

شناخت تفاوت ضایعات خوش خیم و بدخیم پستان، سفری از تصویر به تفسیر است. ماموگرافی، سونوگرافی و MRI هرکدام بخشی از پازل را کامل می نمایند. پزشک با کنار هم قرار دادن این قطعات، تصویری واقعی تر می سازد. در بسیاری موارد، ضایعات خوش خیم تنها احتیاج به پیگیری دارند. اقدام کمتر، تصمیم عاقلانه تری است. در مواردی دیگر، نشانه های تصویری و سابقه بیمار، بیوپسی را ضروری می نماید. این اقدام، راه تشخیص قطعی را باز می نماید.

باید پذیرفت که درد یا نبودن آن، معیار درست و قابل اعتماد نیست. غربالگری منظم، نقش اساسی دارد. به ویژه برای زنانی که ریسک بالاتری دارند. از سوی دیگر، ترس از واژه هایی مثل مشکوک نباید مانع گفت وگو شود. هر گزارش، زبانی تخصصی دارد که با توضیح پزشک، به تصمیمی روشن تبدیل می شود.

در نهایت، هدف نه ایجاد ترس است نه ساده سازی بیش از حد. هدف این است که بیمار بداند چه زمانی صبر کند، چه زمانی پیگیری کند و چه زمانی به نمونه برداری تن بدهد. وقتی دانش و آرامش کنار هم قرار بگیرند، نتیجه بهتر، محتمل تر می شود.

پرسش های متداول

آیا هر توده ای در پستان نشانه سرطان است؟

خیر. بسیاری از توده ها خوش خیم هستند. تصویربرداری و در صورت احتیاج بیوپسی، تکلیف را تعیین می نماید.

اگر ماموگرافی طبیعی باشد، باز هم ممکن است مشکل وجود داشته باشد؟

به ندرت. در بعضی بافت های متراکم، سونوگرافی یا MRI می تواند مکمل باشد. پزشک بر اساس شرایط تصمیم می گیرد.

آیا بیوپسی خطرناک است؟

معمولا خیر. روش های هدایت شونده با سوزن، ایمن و سرپایی هستند. نقش آنها روشن کردن تشخیص است.

درد پستان یعنی سرطان؟

اغلب نه. بیشتر دردها به تغییرات هورمونی یا مسائل عضلانی مربوطند. ارزیابی بالینی، معیار اصلی است.

هر چند وقت یک بار باید تصویربرداری انجام شود؟

بسته به سن و سطح خطر فرق دارد. برنامه غربالگری باید شخصی سازی شود.

نوشته های مرتبط با پستان فیزیولوژی بیماری ها

  • فیبروآدنوم پستان: آیا هر توده سفت در پستان نگران نماینده است؟
  • هورمون ها و پستان: از بلوغ تا یائسگی چه اتفاقی می افتد؟
  • غربالگری سرطان پستان از کِی و چگونه؟ هدایت که ترس را کمتر و اطمینان را بیشتر می نماید
  • کیست پستان چیست و کِی باید نگران شد؟ از تشخیص تا تصمیم گیری
  • توده پستان: چه زمانی نگران شویم و چطور باید با آن برخورد کرد؟

دکتر علیرضا مجیدی

پزشک، نویسنده و بنیان گذار وبلاگ خبرنگاران

دکتر علیرضا مجیدی، نویسنده و بنیان گذار وبلاگ خبرنگاران .

بیش از دو دهه در زمینه سلامت، پزشکی، روان شناسی و جنبه های فرهنگی و اجتماعی آن ها می نویسد و کوشش می نماید دانش را ساده اما دقیق منتقل کند.

پزشکی دانشی پویا و همیشه در حال تغییر است؛ بنابراین، محتوای این نوشته جایگزین ویزیت یا تشخیص پزشک نیست.

دربارهٔ علیرضا مجیدی در خبرنگاران

مطالب مرتبط

کیست پستان چیست و کِی باید نگران شد؟ از تشخیص تا تصمیم گیری

ویژگی های رادیوگرافیک پیش بینی نماینده خوش خیم یا بدخیم بودن ندول منفرد ریوی

بیماری سرگیجه حمله ای وضعیتی خوش خیم (BPPV) چیست و چه علائمی دارد؟

فیبروآدنوم پستان: آیا هر توده سفت در پستان نگران نماینده است؟

هایپرپلازی خوش خیم پروستات یا بیماری BPH چه علایمی دارد و شیوه های تشخیص و درمان آن کدام ها هستند؟

توده پستان: چه زمانی نگران شویم و چطور باید با آن برخورد کرد؟

منبع: یک پزشک
انتشار: 10 دی 1404 بروزرسانی: 10 دی 1404 گردآورنده: par30pix.ir شناسه مطلب: 2399

به "تفاوت توده های پستان خوش خیم و بدخیم در تصویربرداری چیست؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تفاوت توده های پستان خوش خیم و بدخیم در تصویربرداری چیست؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید