هر دو حوزه گردشگری و هنر انسان محور هستند و می توانند یاری بسیاری به هم نمایند

به گزارش عکس پارسی، ایلنا/ براساس اخبار واصله، هر دو حوزه گردشگری و هنر انسان محور هستند و می توانند یاری بسیاری به هم نمایند.

هر دو حوزه گردشگری و هنر انسان محور هستند و می توانند یاری بسیاری به هم نمایند

توریستی در ایران هیچگاه به عنوان کالای هنر معاصر تعریف نشده و همواره میراث ملموس و ابنیه و آثار تاریخی به عنوان ظرفیت ایران برای توریستی مطرح بوده است. البته امروزه در بخش میراث نامانوس و توریستی با علائق ویژه بحث های بسیاری در گرفته است. در ایران نیز هنرهای معاصر می تواند در ذیل توریستی فرهنگی به رشد خود ادامه دهد و در شهرهایی با جاذبه های میراثی و تاریخی به عنوان عنصر مکمل عمل کند.

محبوبه کاظمی دولابی (طراح و کارآفرین توریستی هنری در ایران) در خصوص توسعه توریستی هنری در ایران، با بیان اینکه ظرفیت توریستی خالی است و قابلیت هنر بالاست، تاکید نمود که می توانیم این دو را به نفع هم استفاده کنیم.

کاظمی معتقد است با پتانسیل های بالایی که ما در کشور داریم، می توانیم یک هدف مهم برای توریستی هنری در جهان باشیم، چرا که از لحاظ توسعه اقتصادی دو حوزه توریستی و هنر بر هم تاثیر گذارند. وی موتور محرک این نوع توریستی را آثار هنری و خود هنرمندان مطرح نمود که می توانند انگیزه جذب مسافر باشند.

وی که مدیر گالری باران و بنیانگذر حراج باران است، با تاکید بر اینکه توسعه توریستی تنها به دست بخش خصوصی انجام پذیر است، تنها وظیفه دولت را تسهیلگری مطرح نمود. گفتگوی ما با سیده محبوبه کاظمی دولابی پیرامون اینکه هر دو حوزه توریستی و هنر انسان محور هستند و می توانند یاری بسیاری به هم نمایند را بخوانید:

توریستی هنری یک مفهوم نو در توریستی ایران است. اصولا توریستی هنری یعنی چه؟

تعریف توریستی هنری استفاده از ظرفیت های توریستی در جهت رشد و توسعه اقتصادی هنر و استفاده از قابلیت های هنری در جهت رشد و توسعه اقتصادی توریستی است. در توریستی هنری به هنر و توریستی به عنوان دو حوزه ای نگاه شده است که وقتی در کنار هم قرار میگیرند می توانند به گردش و توسعه هم یاری نمایند. ظرفیت توریستی خالی است و قابلیت هنر بالاست، می توانیم این دو را به نفع هم و این قابلیت هایی که منابع هنری و غیرنفتی کشور ما محسوب می شوند در این ظرفیت استفاده کنیم. با توجه به موانع موجود در کشور هنر به تنهایی حد و حدودی برای رشد دارد و این محدودیت ها را حوزه توریستی می تواند تا حد زیادی برطرف کند و به عنوان یک عامل پیش برنده و موثر ایفای نقش کند. توریستی هنری یک پیوند مبارک میان این دو حوزه است.

هر دو حوزه توریستی و هنر انسان محور هستند و می توانند یاری بسیاری به هم نمایند. هنر به عنوان مهمترین عامل انگیزشی در حوزه توریستی می تواند نقش بسزایی را ایفا نماید. در حوزه توریستی موضوعات آسایشی و در حوزه هنر موضوعات آرامشی را داریم. برای توریستان حظ روحی در کنار آسایش و استراحت جسمی می تواند انگیزه بسیار مهمی برای سفر باشد.

توریستی هنری یعنی جذب توریست برای یک رویداد یا اثر هنری که ما آن را برنامه ریزی نموده ایم. این برنامه می تواند یک رویداد یا اثر هنر معاصر باشد. در توریستی هنری منبع اصلی ما هنر و هنرمند است. صنایع دستی و صنایع خلاق هم مهم هستند و هنر معاصر ما هم بخشی از توریستی هنری است. بخش مهمی از هنر معاصر ما بحث هنر خلاق است. توریستی هنری می تواند یکی از برترین فضاها برای عرضه هنرهای معاصر و حمایت از هنرمندان باشد. که منجر به صادرات و فروش بیشتر و توسعه و رشد اقتصادی و برندسازی خود هنرمندان می گردد و علاوه بر اشتغالزایی می تواند به امرار معاش هنرمندان نیز منجر گردد.

دو حوزه توریستی و هنر چقدر توانسته اند به هم یاری و با هم همکاری نمایند؟

حوزه فرهنگ از سخت ترین و پیچیده ترین موضوعات کاری در جهانست. توریستی هنری یک ابزار مهم برای تبلیغات و بازاریابی برای هنر و فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست. اما هنوز آمار قابل توجهی از این همکاری در ایران نداریم، چرا که این یاری تا به امروز حائز اهمیت نبوده است. موضوع توریستی هنری که در ایران بسیار نو است، اولین بار به وسیله من مطرح شد و در وزارت میراث فرهنگی هم به عنوان یکی از رشته های مهم توریستی ثبت شد. در حال حاضر به سرعت در حال توسعه است. هدف این است که بتوانیم تعداد قابل ملاحظه ای از توریستان را به وسیله جاذبه های هنری به کشور وارد کنیم.

در پلت فرم کلی توریستی هنری که مدنظر ماست، اهداف به تفکیک مشخص می شوند. اهداف فرهنگی، هنری، علمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بگونه ای تعریف می گردد که از همان ابتدای حرکت و برنامه ریزی آن اهداف تاثیرگذار خواهند بود.

هنر بارزترین نماد فرهنگی هر جامعه است و توریستی هنری بر ارتقا فرهنگ عمومی جامعه بسیار تاثیرگذار است. اینکه بتوانیم فرهنگمان را به وسیله آثار هنری ارائه کنیم تاثیر آن بر جامعه بیشتر خواهد بود. از طرفی وقتی بحث توسعه و ترویج فرهنگ ایرانی اسلامی را می کنیم هنر سفیر فرهنگی است. دو حوزه توریستی و هنر از لحاظ توسعه اقتصادی هم به شدت بر هم تاثیر گذارند و می توانند سینرجی ایجاد نمایند. ضمن آنکه توسعه توریستی هنری بر توسعه اجتماعی، توسعه مقاصد مختلف شهری و روستایی و بعلاوه اشتغالزایی بسیار تاثیرگذار است. در حال حاضر بحث هنرمندان و اشتغال آنها یک معضل مهم در کشور است.

از ظرفیت های خالی توریستی خیلی می توانیم به نفع نمایش و فروش آثار هنری استفاده کنیم. تبلیغات برای هنر و هنرمند به وسیله توریستی یکی از روش های مهم توسعه اقتصاد هنر در کشورهای پیشرفته است.

آیا توسعه توریستی هنرهای معاصر در ایران امکان پذیر است؟ ظرفیت های هنری معاصر برای این توسعه وجود دارد؟

ما اول باید بدانیم نقش هنر در توریستی کجاست. بعد بیاییم نقش هنر معاصر را مشخص کنیم. طبق آمار سازمان جهانی توریستی تعداد توریستان جهانی در سال 2030 به 2 میلیارد نفر می رسد و 37 درصد اینها توریستان فرهنگی هستند. با پتانسیل های بالایی که ما در کشور داریم می توانیم یک هدف مهم برای توریستی هنری در جهان باشیم.

هنر معاصر مربوط به دوره کنونی است و هنرمندان معاصر با شیوهای نوگرا یا پست مدرن کار می نمایند و توریستی می تواند خیلی به اینها یاری کند. چرا که ارائه، توسعه و صادرات هنر خصوصا هنرهای معاصر در جهان مهم است و این حوزه می تواند به شدت به برندسازی هنرمندان یاری کند. ضروری است بگویم خود هنرمندان درحقیقت در دسته سرمایه های یک کشور محسوب می شوند و در توریستی هنری هم جز منابع اصلی هستند. هرقدر اینها را بیشتر معرفی کنیم و آثارشان را در جامعه ملی و بین المللی معرفی کنیم، به سود جامعه است و فرهنگ عمومی را ارتقا می بخشد. می تواند در سطح ملی خیلی تاثیرگذار باشد.

بعلاوه هنرهای معاصر جز منابع ما در بحث توریستی هنری بحساب می آید. اما باید ماتریس هایی را برای آن تعریف کنیم. مثلا اینکه کدام هنر معاصر؟ گاهی در بحث برندسازی ملی و بین المللی هنرمندان و هویت سبکی و کار اجتماعی یک هنرمند در حوزه بین الملل به ما این امکان را می دهد که هنر وارداتی را صادر هم بکنیم.

در بحث توریستان هنری بخش اعظمی از مخاطبان آن خارجی هستند، پس باید بیشتر به سمت توسعه هنرهایی گرایش داشته باشیم که هویت بنیان بوده و قابلیت صادر شدن داشته باشند. بویژه در خصوص هنر معاصر این دسته بندی اهمیت دارد. به طور مثال هنرهای معاصری داریم که ریشه های سنتی دارد اینها جایگاه خود را دارد و قابل صادرات است. در آثار حسین زنده رودی و پیلارام ریشه های سنتی و تمدنی ایران وجود دارد و هنرشان به رغم آوانگارد بودن قابل عرضه بوده و در جهان شناخته شده است.

بازیگران اصلی توسعه توریستی هنری در ایران چه بخش هایی از جامعه هستند و چه نقش و مسئولیتی را برای تحقق این توسعه برعهده دارند؟

ما برای انجام این توسعه هم احتیاجهای ملموس و هم احتیاجهای ناملموس داریم. به طور مثال پروتکل قراردادهای ما جز احتیاجهای ناملموس، اما زیرساخت ها جز احتیاجهای ملموس ماست. رکن اصلی و مهمترین منابع ما برای توسعه توریستی هنری، آثار هنری و خود هنرمندان هستند. یعنی موتور محرک این نوع توریستی هستند که می توانند این چرخه را وادار به حرکت نمایند. وزارت ارشاد، وزارت میراث، وزارت امور خارجه، سازمان اوقاف، شهرداری ها، دهیاری و استانداری ها هم جزو بخش دولتی دخیل در موضوع هستند. گالری ها، مجموعه داران، موزه ها، هنرمندان، حراج گذاران، دانشگاه ها، موسسات، بانک ها و… جز بازیگران اصلی در بخش خصوصی هستند. توریستی صفر تا صدش در دست بخش خصوصی است و حاکمیت باید فقط نقش راهبردی و نظارتی داشته باشد.

اگرچه سرمایه گذاران برای انجام پروژه های توریستی هنری، می توانند اولویت های متفاوتی برای اهدافشان در نظر بگیرند، اما سیاست گذاران این توسعه باید اولویت ها را به گونه ای مشخص نمایند که بطور مثال اهداف اقتصادی اهداف زیست محیطی را تحت تاثیر قرار ندهد. این هدف گذاری ها و اولویت بندی در اهداف باید چگونه مشخص گردد؟

در کانسپت توریستی هنری در ابتدا باید اهدافمان مشخص باشد. سپس از میان این بازیگران اصلی آن تعدادی که برای دستیابی به آن هدف مشخص تاثیرگذارترند را انتخاب می کنیم و دکترین مقصد می کنیم. همه چیز باید مشخصا تعریف شده باشد. هدف خیلی مهم است. زمانی بخش خصوصی می گوید من هدفم اقتصادی است. توریستی هنری با یک نسخه اقتصادی پیچیده می گردد. اهداف و نسخ متفاوت می تواند داشته باشد. گاهی سرمایه گذاری هست که می گوید علاوه بر اقتصاد تاثیرگذاری بر توسعه و ترویج فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی کشور هم برایم مهم است. ما افرادی را داریم که حس وطن پرستی بالایی دارند و برایشان مهم است که سرمایه شان در فرایند خدمت به فرهنگ کشورشان هزینه گردد.

در بخش عمومی و خصوصی این هدف گذاری ها فرق می نماید. اما خط قرمزهایی در کشور داریم که برای همه وجود دارد. یعنی بعضی اهداف خرد داریم که در زیر مجموعه اهداف کلان قرار می گیرند. بطور مثال وزارت کار هدف اصلی اش اشتغالزایی و کارآفرینی است و می گوید من می خواهم از اهرم توریستی هنری برای نیل به این هدف استفاده کنم. اینها اهداف و چارچوب هایی است که وجود دارد که باید در آن اهداف کلان و چارچوب ها برنامه هایی را تعریف کنیم. حفظ فرهنگ محلی و خرده فرهنگ ها بایداز اهداف اصلی توسعه توریستی هنری باشند.

مساله مهمی که به آن اشاره کردید بحث تبلیغات برای جذب توریست هنری است. شناسایی توریستان هدف از گام های اول برنامه ریزی برای این توسعه است. در طرح توریستی هنری که ارائه داده اید و بدنبال اجرایی کردن آن هستید، جمع آوری آمار و اطلاعات مرتبط با توریستی هنری چه جایگاهی دارد؟

قطعا بحث آمار و اطلاعات دقیق یکی از مهم ترین موضوعاتی است که می توانیم براساس آن برنامه ریزی کنیم. اینکه استنادی نمی کنیم به آمار موجود به دو علت است. اول اینکه آمار دقیق نیست و بعضا حتی عدد توریستانی که در کشور وارد می شوند قابل استناد نیست. می گویند پنج میلیون توریست وارد کشور شده اما سوال این است که کجا آمده و کجا رفته که هیچ اتفاقی در حوزه توریستی نیفتاده است؟ توریستان مذهبی قشر بزرگی از توریستان ورودی هستند. اینها همه در آمار توریستی می آید که نمی توانیم برای آنها برنامه بریزیم.

بسیاری از توریستان فرهنگی که به کشور وارد می شوند را نمی توانیم توریست هنری بخوانیم چون ما برای آنها برنامه هنری آماده ننموده ایم که برای آن از توریست دعوت به عمل آوریم. توریستان فرهنگی و میراث گروه بزرگی از توریستان ورودی ما هستند که یا با برنامه ریزی از طرف ما یا بصورت خودخواسته، می آیند و دوست دارند از شهرهای تاریخی ما مثل تهران، اصفهان، شیراز، تبریز بازدید و از مراکز فرهنگی ما تماشا نمایند. اما ما نمی توانیم آنها را توریست هنری بخوانیم. توریستی فرهنگی غیرقابل جابجایی اما توریستی هنری قابل جابجایی است. یک رویداد هنری را می گردد از تهران به شیراز و اصفهان ببرید یا حتی از ایران خارج کنید. برای همین توریست هنری آمار دقیق ندارد.

ما برنامه های جامع و زیرساختی ارائه نموده ایم. توریستی هنری موضوعی است که از اهرم های موثر توسعه اقتصادی و تاثیرگذار در اقتصادکلان است. پیشبرد این پروژه سخت است باید بتوانیم آن را به یک کانال کاملا شفاف برسانیم و از آن اطلاعات و آمار بدست بیاوریم و در اختیار قرار بدهیم. به این ترتیب می توانیم نتایج و دستاوردهایی که در آخر بدست می آوریم را بطور کامل ارزیابی کنیم.

توریستی هنری در ایران درست است که یک موضوع ملی است اما یک حوزه بین المللی است. یک موضوع نو است در کشور و نمیتوان به آمارهای داخلی خیلی توجه داشت. باید به آمار بین المللی نگاه کنیم. به آمار سازمان جهانی توریستی نگاه کنیم. چرا که باید بدانیم منابع جذب توریستان ما در جهان چه کسانی هستند.

یکی از مهمترین موضوعاتی که احتیاج کشورمان است تبلیغات و بازاریابی مشخص است. ما باید مشتری را بشناسیم و نباید تبلیغات بی هدف بکنیم. پس باید آمار بین المللی داشته باشیم که تبلیغات هدفمند بکنیم. یعنی تمام مجاری ارتباطی، بازاریابی و اطلاع رسانی کشور در یک جهت منسجم و مشخص حرکت می نمایند و برای جذب بازار هدف خود اطلاع رسانی می نمایند.

سازمان جهانی توریستی از داشته های ما آمار دقیقی ندارد. ضمن آنکه باید این آمار تحلیل هم بگردد. مثلا اینکه ما بدانیم توریستان فرهنگی ورودی به کشور ما، کدام بخش از هنر ما را می پسندند یا هنر معاصر ما را کدام نوعی از توریستان جهان می پسندند چنین آماری را ما در داخل بدست بیاوریم و و تحلیل کنیم.

آمار داخلی ما آمار ورود توریست است. مثل اینکه شما مهمان دعوت می کنید باید بدانید چند تا مهمان ظرفیت دارید و چند تا مهمان می خواهید دعوت کنید. این آماری که شما می فرمایید مال بعد از اجراست.

علاوه بر آمار توریست ورودی، داشتن یک تحلیل مستند به آمار، که از علاقمندی ها و سلایق این مهمانان خبر بدهد نیز مورد احتیاج است. تا بتوانیم براساس آن برنامه ریزی کنیم و در بودجه بندی هایمان دقیق تر عمل کنیم.

بله نکته مهم است. بطور مثال وقتی در موزه هنرهای معاصر نمایشگاه اندی وارهل برگزار می نماید اینکه مخاطب را بشناسیم و مشخصا به کسانی که به این موضوع علاقه دارند اطلاع رسانی کنیم می تواند ما را در برنامه ریزی خیلی پیش ببرد. اندی وارهل یک برند است و برای خیلی ها مهم است که آثار او را در موزه هنرهای معاصر ببینند. در مجامع بین المللی موزه هنرهای معاصر به سبب داشتن اندی وارهل در موزه اش از اعتبار خاصی برخوردار است.

اما وقتی نمایشگاه را بدون برنامه ریزی و غیر هدفمند برگزار کنید، در واقع به هدر دادن منابع است. چرا که نمایشگاه به این مهمی برگزار می گردد اما تنها کمتر از یک درصد از ظرفیت صددرصدی آن استفاده شده است. باید بدانیم کدام ظرفیت هنری ما مورد علاقه توریست بین المللی است و با بهره گیری از آن چه تعداد توریست را در شاخه های مشخص هنری می توانیم به کشور وارد کنیم. احتیاج است که این آمار دقیق را بدست بیاوریم. برخلاف میراث فرهنگی که اداره آن به تمامی در دست حاکمیت است، بخش توریستی تماما خصوصی است. پس بخش خصوصی برای اینکه ضرر اقتصادی نکند باید آمار دقیق داشته باشد وگرنه برنامه ریزی می کنیم و بعد بعلت عدم شناختمان از مخاطب، امکانات متناسب با آنها را نداریم و این سرمایه بخش خصوصی است که هدر می رود.

در حال حاضر آمارهای موازی ارائه می گردد که با هم فرق می نمایند. من به عنوان یک بخش خصوصی همواره سرگردانم که به کدام آمار نگاه کنم، کدام را ملاک قرار دهم و به عنوان راهبرد از آن استفاده کنم؟ ترجیح می دهم که واقع بینانه تحقیقات کنم و با عقل و منطق جلو بروم چرا که به این آمار نمی توانم اکتفا کنم. توریستی موضوع حادی است و مسائل زیرساختی جدی داریم و بسیاری از فعالان بخش خصوصی در حال ضرر دادن هستند.

دولت به عنوان یکی از بازیگران توسعه توریستی هنرهای معاصر در ایران باید چه نقشی را ایفا نماید؟

در کشور سیاست های فرهنگی و اسناد بالادستی داریم. مثلا یکی از مباحث در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که سند 50 ساله کشور است و در سال 1397 ارائه شد این است که ایران در 50 سال آینده بتواند یکی از کشورهای پیشرفته باشد. برای این منظور برداشت ما این است که باید در جهت توسعه پایدار حرکت کنیم. که یکی از ارکان مهمش بحث فرهنگ است و بارزترین نماد فرهنگ، هنر است. مهمترین بخش این سند به نقش دولت ها مربوط می گردد که باید به طور مثال زیرساخت ها را تقویت کند. باید در حوزه های ملی و بین المللی به وسیله شبکه ها و خروجی هایی که در اختیار دارد تبلیغات گسترده انجام دهد. در زمینه قانون هم تسهیلگری مهمترین بحثی است که باید دولت انجام دهد. دولت باید کلا بسترسازی کند. و با دادن مشوق هایی دست بخش خصوصی را برای انجام این فعالیت ها باز کند.

دولت نباید در هیچ حدی تصدی گری بکند. بزرگترین معضل کشور ماعدم اهتمام به اجرای اصل 44 قانون اساسی است که می گوید بخش خصوصی را تقویت کن و تصدی گری نکن. اما در عمل نود درصد بحث اقتصادی ما دولتی است. که مهمترین آسیبی است که به بخش خصوصی می رسد. کشور ایران فرهنگی است و ما تنها تمدن زنده جهانیم. ما از لحاظ محتوایی کمبودی نداریم، برنامه ها را داریم و منابع هم در اختیارمان هست، اما زیرساخت ها مشکل دارند.

تقویت شبکه سفر و توسعه سیستم حمل و نقل باید به وسیله دولت انجام گردد. بازاریابی و مدیریت مقاصد که باید دولت به مقدار زیادی تسهیلگری کند. این کلی گویی نیست و جزییات است. بازاریابی مهمترین بخش یک طرح توریستی برای یک مقصد کوچک است چون نمایش و فروش یکی از اصلی ترین اهداف آن طرح است. در سیاست های فرهنگی ایران، بحث ترویجی بسیار حائز اهمیت است و ترویج به وسیله نشریه و نمایشگاه و تبلیغات اتفاق می افتد. می توانیم از توسعه توریستی هنری به نفع کشور فرهنگ، اجتماع، اشتغال، اقتصاد و محیط زیستمان بهره ببریم. بخش خصوصی هر قدر هم که قوی باشد نمی تواند در بعد وسیع تبلیغات کند چون از توجیه اقتصادی خارج می گردد.

چالش هایی که پیش روی توسعه توریستی هنری در ایران قرار گرفته است، چیست؟

طبیعتا متولی توریستی هنری وزارت میراث وتوریستی و وزارت ارشاد هستند. یعنی یک موضوع فرابخشی است و دو متولی متفاوت دارد. هنر زیرمجموعه وزارت ارشاد است و توریستی زیرمجموعه وزارت میراث است. مهمترین چالش ماعدم هماهنگی میان این دو متولی است. ضمن آنکه منابع هنری ما هم فرق دارد. یعنی بخشی از هنر مثل صنایع دستی و هنرهای سنتی ما زیر مجموعه وزارت توریستی است. هنرهای تجسمی، سینما، موسیقی و تئاتر زیرمجموعه وزارت ارشاد هستند. وقتی می گوییم توریستی هنری تمام این هنرها را در بر میگیرد. هم هنرهای دستی و صنایع دستی هم تجسمی سینما.

طرح هایی که در بحث بحث توسعه توریستی هنری ارائه می دهیم معمولا در برخورد با این دو وزارتخانه با مشکل روبرو می شوند و هر کدام از آنها طرح مشکل را دیگری مربوط می داند. اینکه ما این طرح های توسعه ای را بتوانیم طی یک تفاهم نامه کلی و رسمی بین دو وزارتخانه پیش ببریم کار سختی است.

من نزدیک به یک دهه است که پیگیر این مساله هستم. پیش از این زمانی که وزارت توریستی و میراث هنوز یک سازمان بود کمیته تخصصی توریستی هنری را بعد از دو سال رفت و آمد در وزارت میراث تشکیل دادیم. برنامه این بود که این کمیته تفاهمنامه ای را بین وزارت ارشاد و تمام سازمان ها، نهادها و وزارتخانه های درگیر در موضوع توسعه توریستی هنری ایجاد کند که با تعویض مدیران فعالیت های این کمیته مسکوت ماند. البته ادامه کار کمیته تخصصی فایده ندارد چون همین مشکل برایش پیش می آید. پیشنهاد من از سالهای گذشته تشکیل کمیته ملی توریستی هنری است. چرا که تشکیل آن مستلزم تصویب هیات وزیران است و حداقل چهار وزیر باید تاییدش نمایند. پس دیگر با تغییر مدیران اتفاقی برایش پیش نمی آید و راه خودش را پیش می برد.

کمیته تخصصی که در آن موقع تشکیل دادید چه فعالیت هایی انجام داد؟

زمانی که بحث توریستی هنری مطرح شد مجمع تشخیص نظام خیلی به انجام این کار و تشکیل کمیته و مطرح کردن این ایده یاری کرد. موضوع به صورتی خیلی حرفه ای و عالی در کمیته علمی که از افراد ارزشمندی که به وسیله خود مجمع جمع آوری شده بود تشکیل شد. بعد همایش بین المللی اصلی در دی 1394 در شهرداری تهران برگزار گردید. یک شورای سیاست گذاری در شهرداری تهران تشکیل و این طرح توریستی در آنجا به صورت همایش بین المللی ارتباطات و شهرگردی هنری مطرح شد. مقالات تخصصی هم دریافت که بعدا کتاب مقالات همایش هم چاپ شد.

به این ترتیب توریستی هنری توانست یک جای مطرح و ویژه ای را برای خودش باز کند و در سال 1396 توریستی هنری به عنوان یکی از گونه های مطرح توریستی در کشور در سازمان میراث فرهنگی و توریستی ثبت شد. با توجه به اینکه منظره کشور برای سال 1404 جذب 20 میلیون توریست است پیش بینی این بود که توریستی هنری بتواند حدود دو میلیون توریست را جذب کند.

منبع: همگردی
انتشار: 5 مرداد 1401 بروزرسانی: 5 مرداد 1401 گردآورنده: par30pix.ir شناسه مطلب: 2050

به "هر دو حوزه گردشگری و هنر انسان محور هستند و می توانند یاری بسیاری به هم نمایند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "هر دو حوزه گردشگری و هنر انسان محور هستند و می توانند یاری بسیاری به هم نمایند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید