توسل به باور رایج (Appeal to Common Belief) ، مغلطه به زبان آدمیزاد (25)

به گزارش عکس پارسی، تعریف: مغلطه توسل به باور رایج موقعی پیش می آید که گوینده استدلال کند عده زیادی از مردم، یا قشر خاصی از مردم، به باوری اعتقاد دارند، بنابراین آن باور صحیح است. پذیرفتن باورهای شخص یا اشخاص دیگر، بدون مطالبه مدرک برای درستی آن باور حاکی از تنبلی ذهنی و روشی ناسالم برای پذیرفتن اطلاعات جدید است.

توسل به باور رایج (Appeal to Common Belief) ، مغلطه به زبان آدمیزاد (25)

معادل انگلیسی: Appeal to Common Belief

معادل لاتین: argumentum ad populum, argumentum ad numerum, argumentum consensus gentium, vox populi

معادل های جایگزین: توسل به باور پذیرفته شده، توسل به دموکراسی، توسل به باور گسترده، توسل به توده مردم، توسل به باور، توسل به اکثریت، توسل به آرای عمومی، مغلطه ی آرای عمومی، قدرت اکثریت، مغلطه پیروی از جمع، توسل به ارقام، توسل به مردم، توسل به گالری، جذابیت توده، همرنگ جماعت شدن، ارجحیت جامعه

الگوی منطقی:

عده زیادی به X باور دارند.

بنابراین X صحیح است.

مثال 1:

تا اواخر قرن شانزدهم، بیشتر مردم اعتقاد داشتند زمین مرکز عالم است. این اعتقاد صحیح نیست.

شرح: نظریه زمین مرکزی (Geocentric Model) بر حسب مشاهدات سطحی و ایمان محور ترویج پیدا نموده بود، ولی بیشتر انسان های آن دوره به خاطر رایج بودن و گسترده بودن این باور آن را پذیرفته بودند، نه مشاهدات، محاسبات و تفکرات منطقی خودشان. افرادی چون کوپرنیک، گالیله و کپلر از توسل به باور رایج سر باز زدند و حقیقتی را کشف کردند که از نظر باقی انسان ها پنهان مانده بود.

مثال 2:

چطور می تونی به لقاح پاک اعتقاد نداشته باشی؟ حدوداً دو میلیارد آدم بهش اعتقاد دارن. به نظرت بهتر نیست روی موضعت تجدیدنظر کنی؟

شرح: هیچ کس بر پایه شواهد تجربی به لقاح پاک باور پیدا ننموده است. این باور بر پایه ایمان شکل گرفته است و ایمان هم شکلی فردی و نظری (Subjective) برای پذیرش اطلاعات است و نباید روی باورهای شخصی شما تاثیر بگذارد. از قلم نیاندازید که زمانی باور رایج این بود که زمین صاف است، زمین مرکز کائنات است و عامل اصلی بیشتر مریضی ها دیوها و شیاطینی هستند که توی جلد آدم ها فرو می روند.

استثنا: گاهی اوقات بین گروهی از اشخاص باوری رایج وجود دارد و این اشخاص مدرکی محکمه پسند برای باورشان دارند، بنابراین منطقی ست که باورشان را جدی بگیریم. مثلاً اگر تقریباً تمام زمین شناسان قبول دارند که عمر دنیا حدوداً 13.7 میلیارد سال است، منطقی ست که حرفشان را باور کنیم، چون آن ها می توانند برای باورشان شواهد تجربی ارائه نمایند.

هدایت: تاریخ به ما نشان می دهد کسانی که به باورهای رایج پشت پا می زنند، کسانی هستند که جهت تاریخ را عوض می نمایند. سعی کنید رهبر باشید، نه پیرو.

منابع:

Wagner, R. H. (1938). Handbook of argumentation. Nelson.

پ.ن.:

در بخش نظرات کاربری نوشته است: من با استثنایی که ذکر کردید مخالفم. آدم از کجا بداند کی استثنا قائل شود و کی نشود؟ دانشمندان همواره بر اساس شواهد موجود یک سری پیش فرض را به عنوان حقیقت می پذیرند، اما بعد کشفیات جدید پیش فرض هایشان را دگرگون می نماید. مثلاً دانشمندان همواره باور داشتند که کائنات ابدی یا بی نهایت است یا نقطه شروعی نداشته است. زمانی که این نظریات مورد پذیرش عمومی قرار داشتند، دانشمندان فکر می کردند شواهد تجربی از این نظریات پشتیبانی می نمایند، اما بعد ثابت شد که در اشتباه اند.

بو بنت در پاسخ می گوید: بسیاری از دانشمندان (یا شاید حتی بیشترشان) هنوز هم فکر می نمایند کائنات ابدی است… (فرضیه چنددنیای گواهی بر این مدعاست). ولی این ها همه فرضیه هایی علمی هستند که ثابت کردنشان با داده های فعلی تقریباً غیرممکن است. پیش از ارائه فرضیه مهبانگ هم مشکل کمبود داده وجود داشت. باید این نکته را در نظر داشت که همه نتایج علمی برابر نیستند. هر شخص با برخورداری از دانش کافی درباره روش علمی می تواند تفاوت بین توافق علمی (Scientific Consensus) و باوری که بیشتر دانشمندان به آن معتقدند را تشخیص دهد.

در ادامه بحث درباره گالیله شکل می گیرد که به نظرم آوردنش اینجا خالی از لطف نیست:

راب پیترسن: درست گفتی [بو]. ولی اینجا باید استثنایی قائل شد. علم (Science) با توافق علمی (Scientific Consensus) فرق دارد. در دوران گالیله توافق علمی این بود که خورشید دور زمین می شود. توافق علمی بیانگر حقیقت نیست؛ صرفاً یک باور رایج است.

بو بنت: حرف شما صحیح. ولی توافق (Consensus) با توافق علمی (Scientific Consensus) زمین تا آسمان فرق دارد.

فیلیپ جی ریمن: در دوران گالیله توافق علمی این بود که خورشید دور زمین می شود.

بو بنت: صحیح. ولی شما دارید این حقیقت را نادیده می گیرید که تعریف علم در دوران گالیله با تعریف علم امروزی تفاوت زیادی دارد. در جامعه علمی هرگاه اطلاعات جدیدی به دست آید، بر حسب آن جابجایی الگوواره (Paradigm Shift) صورت می پذیرد. توافق علمی در مواردی که درصد بالایی داشته باشد بسیار قابل اتکاست، ولی همواره صحیح نیست. همه یافته های علمی اعتبار مقطعی دارند.

من احساس می کنم داریم به مغلطه گالیله (Galileo Fallacy) نزدیک می شویم… ببین، توی دوران گالیله توافق علمی این بود که خورشید دور زمین می گرده. امروز توافق علمی اینه که بهترین شرح برای گوناگونی حیات روی کره زمین نظریه فرگشته. اون موقع دانشمندا غرق در اشتباه بودن. بنابراین ممکنه امروز هم غرق در اشتباه باشن! البته من ادعا نمی کنم استدلال شما مغلطه آمیز است، ولی می خواهم روشن سازی کنم که این استدلال و استدلالات مشابه مغلطه آمیز هستند.

جیسون متیاس (در اشاره به ادعای فیلیپ جی ریمن): اگر کسی ادعا کند همه پزشکان قلب به توافق رسیده اند که مصرف بیش از حد چربی اشباع باعث بیماری قلبی می شود، مرتکب مغلطه نشده است. اما اگر کسی برای اثبات این موضوع به نظرسنجی ای که در آن نظر مردم درباره عوامل بیماری قلبی گرفته شده اشاره کند، مرتکب مغلطه شده است.

ترجمه ای از:

Logically Fallacious

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 7 مرداد 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: par30pix.ir شناسه مطلب: 214

به "توسل به باور رایج (Appeal to Common Belief) ، مغلطه به زبان آدمیزاد (25)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "توسل به باور رایج (Appeal to Common Belief) ، مغلطه به زبان آدمیزاد (25)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید